مهمترین دلایل ضرورت توسعه تولید و مصرف سوخت های زیستی در جمهوری اسلامی ایران کدامست؟
مواد اولیه مورد نیاز برای تولید سوختهای زیستی در کشور چگونه باید تأمین گردد؟
منابع تأمین مواد اولیه مورد نیاز برای تولید سوختهای زیستی مایع در کشور بسیار متنوع است که خود امتیاز مهمی محسوب می شود.
برخی از مهمترین این منابع عبارتند از:
تأثیر توسعه تولید و مصرف سوختهای زیستی بر بخش کشاورزی کشور چیست؟
به طور کلی می توان گفت توسعه تولید و مصرف سوخت های زیستی در کشور چند تأثیر مهم بربخش کشاورزی جمهوری اسلامی ایران میگذارد:
در مجموع می توان گفت که توسعه برنامه ریزی شده تولید و مصرف سوختهای زیستی باعث ایجاد توازن و رشد کمی و کیفی بخش کشاورزی میگردد. همانطور که در تعدادی از کشورهای پیشرو در این زمینه، این تحولات را می توان به روشنی مشاهده نمود.
برای مثال در ایالات متحده آمریکا و برزیل موفق شدند بدون نگرانی از بازار مصرف داخلی خودشان که به اشباع رسیده بود و حتی بدون تأثیرگذاری منفی بر قیمت جهانی که باعث زیان شدیدشان میشد، کشت ذرت و نیشکر را تا بیش از دو برابر میزان قبلی افزایش داده و باعث رونق کشاورزی کشورهایشان شوند. دیگر در جهان محصولی برای تنظیم بازار عرضه و تقاضا و حفظ قیمت معدوم نمیشود (به دریا ریخته نمیشود، در زمین دفن نمیشود و...) بلکه به یکی از سوختهای زیستی تبدیل میگردد.
تأثیر توسعهای تولید و مصرف سوخت های زیستی بر منابع آب کشور چیست؟
حدود 92 درصد منابع آب کشور به مصارف کشاورزی میرسد. بحث ما هم در مورد همین بخش از منابع آب کشور است. به عبارت دیگر، سوال میکنیم که آیا با وجود محدودیت شدید منابع آب کشاورزی و بارشهای اندک سالهای اخیر در سطح کشور آب اضافهای برای تولید سوختهای زیستی از محصولات کشاورزی در اختیار داریم که به این مصرف برسانیم؟
اولاً، زمانیکه از زائدات و ضایعات و پسماندهای محصولات کشاورزی و پسماندهای زیستی صنعتی و شهری و از فاضلابهای در دسترس، و یا حتی ازآبهای نامناسب برای آبیاری بسیاری از محصولات کشاورزی دیگر برای تولید سوختهای زیستی استفاده می کنیم، سوال بالا موضوعیت ندارد. در بسیاری از موارد در فرآیند تأمین مواد اولیه مورد نیاز برای تولید سوختهای زیستی هیچ آب اضافی و یا حداقل هیچ آب اضافی با کیفیت مناسب برای کشت محصولات مورد مصرف انسان و دام با بازدهی تجاری مناسب مصرف نمیگردد.
تجربیات موفق کشت بعضی گیاهان انرژیساز با بهره گیری از فاضلاب های تصفیه شده و تصفیه نشده شهری در ایران، و تجارب جهانی موجود در مورد کشت بعضی دیگر از گیاهان انرژی ساز در زمینهای نه چندان مناسب (Marginal Land) و با بهرهگیری از آبهای نه چندان شیرین، مؤید بخشی از این ادعاها می باشد.
حتی اگر از آب کشاورزی مناسب برای کشت گیاهان انرژی ساز استفاده شود، موضوع بحث این خواهد بود که به ازای هر متر مکعب آب کشاورزی چند تن محصول با چه قیمتی میتوان تولید کرد. یعنی رفتن به دنبال حداکثر بهرهوری از منابع آب کشور
تأثیر توسعه تولید ومصرف سوخت های زیستی بر تأمین منابع غذایی کشور چیست؟
بحث جدی رقابت انرژی (سوخت) با غذا نیز، همانند سوختهای زیستی، عمری بالغ بر دو دهه دارد. تردیدی نیست هرجا که هدف تنها سودجویی بوده است، کسی به تأمین غذای خیل عظیم مردم گرسنه جهان فکر نمیکرده و اهمیت نمیداده است. جنگ کارتلها و کارخانههای بزرگ انرژی و غذایی هم همواره در جریان بوده و خواهد بود. سازمان های جهانی طرفدار و جیره خوار هر گروه، سنگ خود را به سینه می زنند. اما واقعیت این است که هیچگاه مجموع منابع غذایی کشاورزی و دامی تولید شده در جهان از نیازهای واقعی تغذیهی کل جمعیت جهان کمتر نبوده است. مشکل همیشه اینست که توزیع عادلانه ای صورت نمیگیرد و اجازه کاهش قیمتها داده نمیشود. جدیترین بحث رقابت انرژی با غذا زمانی مطرح میگردد که بحث استفاده از غلاتی مانند ذرت و گندم برای تولید بیواتانول مطرح میشود. نکته قابل توجه در این بحث این است که به ازای مصرف هر ۶/۲ کیلوگرم غلات، در حدود یک لیتر بیواتانول سوختی به علاوه نزدیک به یک کیلوگرم مکمل پر پروتئین خوراک دام (DDGS )با پروتئین بیش از 30درصد) و بیش از نیم کیلوگرم گاز کربنیک با کیفیت خوراکی (برای تولید نوشابه های گازدار و مصارف دیگر مثل یخ خشک) حاصل میگردد. به این ترتیب، برای مثال اگر پروژهای نیمی از مواد اولیه خود را از منابع داخلی و نیمی را از طریق واردات تامین کند، در عمل به زنجیره غذایی کشاورزی، دام و انسان کشور کمک هم کرده است.
البته تذکر این نکته مهم ضروری است که بسیاری از مواد اولیه مصرفی برای تولید سوختهای زیستی هیچ تأثیر منفی به زنجیره تامین غذایی مردم کشور ندارند. بویژه اینکه نسل دوم سوختهای زیستی که به تدریج از چند سال آینده در مقیاس تجاری قابل تولید و عرضه خواهند بود، هیچ بهرهای از منابع غذایی انسان و دام نخواهند برد.
توسعه تولید و مصرف سوخت های زیستی چگونه می تواند به ارتقای محیط زیست کشور کمک کند؟
پاسخ این سوال این است که به دو طریق: نخست از طریق توسعه تولید سوختهای زیستی، دوم از طریق جایگزین ساختن مصرف سوختها و مکمل های سوختی فسیلی با سوختهای زیستی.
توسعه و گسترش سطح سبز، یا به عبارت دیگر سطح زیر کشت محصولات کشاورزی در کل کشور، علاوه بر مزیتهای اقتصادی و اجتماعی، تأثیر مثبت قابل توجهی بر شرایط زیست محیطی کشور نیز دارد. اما متأسفانه منابع محدود آب و خاک مناسب، کشاورزی سنتی، اجازه این توسعه را به کشور نمیدهد. کشت گیاهان انرژی ساز در زمینهای نامناسب و ضعیف (Marginal Land) با بهره گیری از پسابهای شهری و صنعتی و آب های نسبتاً شور، علاوه بر توسعه بخش کشاورزی، به اهداف زیست محیطی دیگری مثل جلوگیری از بیابان زایی، کاهش پدیده ریزگردها، بهره گیری اصولی و مناسب از فاضلابها و پسابهای شهری و صنعتی نیز کمک می نماید.
جایگزین ساختن مصرف سوخت های فسیلی مایع (بنزین و گازوئیل ) و افزودنی های پتروشیمیایی سوخت های فسیلی (از جمله MTBE[1]) با سوختهای زیستی، هم به کاهش آلودگی هوا بویژه در مناطق شهری، و هم به کاهش آلودگی منابع آبهای سطحی و زیرزمینی، و هم به کاهش آلودگی خاک کمک می کند. تأثیر تولید و مصرف سوختهای زیستی مایع به جای سوختها و مکملهای سوختی فسیلی بر کاهش تولید گازهای گلخانه ای در پیمانها و کنوانسیونهای بین المللی محیط زیست مثل کیوتو و تورنتو شناخته شده و مورد تاکید قرارگرفته است، و توسعه تولید و مصرف سوختهای زیستی به شیوه های مورد تائید این کنوانسیونها، یکی از ابزارهای مؤثر در کسب اعتبار کربن (Carbon Credit) برای کشورهای صنعتی آلوده کننده محیط زیست به حساب می آید.
جایگزینی افزودنیهای اکتان افزای MTBE توسط بیواتانول (اتانول سوختی) در بنزین مصرفی هم یکی از راه های مؤثر جلوگیری از آلوده شدن منابع آبهای سطحی و زیرزمینی به این ماده شیمیایی به حساب می آید. ماده هایی که مصرف آن در بعضی از کشورها کاملاً ممنوع شده است و در بسیاری کشورها هم در حال کاهش تدریجی میباشد. جایگزینی مصرف MTBE در بنزین کشور توسط بیواتانول سوختی توسط مراکز علمی مختلفی از جمله مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نیز توصیه گردیده است.
توسعه تولید و مصرف سوختهای زیستی چگونه می تواند به ارتقای سطح سلامتی عامة مردم کشور کمک کند؟
تأثیر توسعه تولید و مصرف سوخت های زیستی بر ارتقای سطح سلامتی عامة مردم کشور نیز به دو صورت غیر مستقیم و مستقیم انجام می پذیرد.
خوشبختانه در سالهای اخیر حتی میزان خسارات و زیانهای اقتصادی ناشی از آلودگی هوای شهرهای کشور، و بهویژه کلانشهرها، بر اقتصاد کشور نیز برآورد گردیده است. به این ترتیب، به سادگی میتوان میزان کاهش این زیان اقتصادی را نیز با به کارگیری سوختهای زیستی به جای سوختها و افزودنیهای فسیلی محاسبه نمود و نیجهگیری کرد که سرمایهگذاری برای توسعه تولید و مصرف سوختهای زیستی، سرمایهگذاری تجملی و هدررفتهای نخواهد بود.
آیا بهتر نیست به جای استفاده از غلات برای تولید بیواتانول ازگاز طبیعی که به وفور در کشور موجود است استفاده کنیم؟
پیش از ورود به این بحث باید توجه داشته باشیم که اتانول سوختی حاصل از مواد اولیه با منشاء فسیلی، دیگر یک سوخت زیستی و یک سوخت تجدیدپذیر محسوب نمیشود و در دستهبندی سوختهای فسیلی قرار میگیرد. در نتیجه در عین اینکه اتانول سینتیتیک از نظر اکتان افزایی و از نظر فقدان آلایندههای زیست محیطی مشابه بیواتانول (اتانول زیستی) میباشد, اما مزیتهای بیواتانول و دیگر سوختهای زیستی که مورد بحث قرار گرفت را دارا نمیباشد.
به عبارت دیگر، در فرآیند تولید اتانول سوختی سینتیک، سوختهای فسیلی با ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی دیگر را به نوع دیگری از سوختهای فسیلی تبدیل کرده ایم. کاری که برای مثال، به شکلی دیگر، در فرآیند تبدیل گاز طبیعی به سوخت مایع (GTL) انجام میپذیرد.
تولید اتانول سنتتیک به روش هیدارسیون مستقیم و یا غیر مستقیم گاز اتیلن و تعطیلی تعدادی از معدود کارخانجات باقیمانده فعال در این صنعت در جهان بیانگر اینست که دیگر تولید اتانول از اتیلن مطلوب و اقتصادی نیست، و حتی اخیراً تولید بیواتیلن یا به عبارت دیگر تولید اتیلن از بیواتانول نیز آغازگردیده است.
در ایران نیز به دفعات مطالعات فنی و اقتصادی برای امکانسنجی تولید اتانول سنتیتیک از گاز اتیلن صورت گرفته، اما هیچگاه این مطالعات منجر به سرمایه گذاری در این زمینه نشده است.
تولید بیو اتانول به روش سینتتیک از گاز طبیعی و بعضی فرآورده های دیگر با منشاء فسیلی نیز از نظر فنی امکان پذیر است، لیکن این فرآیند تولیدی هنوز به طور کامل تجاری نشده و تنها در چند طرح پایلوت و در مقیاس غیر تجاری در حال انجام است. عنوان میگردد که قرار است سرمایه گذاریهایی در جهت تجاری کردن تولید مستقیم اتانول از گاز طبیعی صورت گیرد، اما بدیهی است که هنوز شرایط لازم برای دسترسی ها به چنین فناوری پیشرفتهای فراهم نمی باشد.
آیا بهتر نیست بهجای استفاده از بیو اتانول در بنزین مصرفی کشور از متانول که به وفور در شرکت تولید میشود استفاده کنیم؟
این سوال و پیشنهاد در مقطعی حتی در سطح معاونت برنامه ریزی منابع هیدروکربوری وزرات نفت جمهوری اسلامی ایران نیز مطرح گردیده و با واکنش و پاسخ منفی مراکز مختلف پژوهشی، سازمان حفاظت از محیط زیست ایران، حتی مجریان بالقوه این طرح مواجه گردید. لذا پیشنهاد میکنیم که به جای پاسخ مستقیم به این پرسش، به نکات مشروحه زیر توجه گردد.
آیا خودروهای تولیدی و وارداتی کشور میتوانند از ترکیب بنزین با بیواتانول و یا گازوییل با بیودیزل استفاده کنند؟
مدت نسبتاً زیادی است که در کشورهای مختلف جهان، از کشورهای پیشرفته صنعتی گرفته تا حتی کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته، از ترکیبات با درصد اختلاط پایین سوختهای زیستی با بنزین و گازوئیل مصرفی در ناوگانهای حمل و نقل شهری و برون شهری، خصوصی و تجاری استفاده می شود. فناوری مورد استفاده در موتورها و سیستمهای سوخت رسانی خودروهای در حال تردد در ایران نیز چیزی جدای از فناوری خودروهای سایر کشورهای جهان نمیباشد.
به طور کلی می توان عنوان نمود که گازوئیل با هر درصد اختلاطی با بیودیزل را می توان در تمام خودروهای تجاری (کامیون و اتوبوس و مینی بوس) و خودروهای سواری دیزلی (گازوئیل سوز) مورد استفاده قرارداد. در مورد مخلوط بنزین با بیواتانول سوختی نیز، درصد اختلاط تا 10درصد بیواتانول در بنزین (بنزین E10) برای تمامی خودروهای تولیدی از سال 2000 میلادی به بعد و درصد اختلاط تا 5 درصد (بنزینE5) برای تمامی خودروهای قدیمیتر مربوط به سال 1990 میلادی و حتی قدیمیتر قابل استفاده و بلا اشکال میباشد. برای خودروهای ساخت داخل کارخانههای ایران خودرو و سایپا نیز توسط پژوهشگاه صنعت نفت و یا خود تولیدکنندگان استفاده از بنزینهای ترکیبی تأیید گردیده است.
البته بعضی از خودروسازها با احتیاط بسیار زیاد عنوان میکنند که بهتر است بعضی از قطعات لاستیکی و پلیمری مسیر سوخت خودرو را برای اینکه عمر مفید طولانیتری داشته باشند برای شرایط کار با بنزین اتانولدار تعویض نمود، اما گزارشات و مطالعات صورت گرفته در سطح جهان بر چنین ضرورتی تأکید ندارند.
اساساً، یکی از الزامات استاندارهای جدید خودروسازی قابلیت کار خودروهای بنزینی با بنزین E10 می باشد. بر سر این موضوع که آیا همه خودروها می توانند از بنزین E15 هم استفاده کنند یا اینکه تنها خودروهای سال 2007 به بعد، فعلاً در کشور ایالات متحده آمریکا بحث و جدل ادامه دارد.
پس به طور کلی می توان نتیجه گرفت که خودروهای در حال تردد و یا تولیدات و واردات آتی خودرو کشور مشکل با سوختهای حاوی درصدهای پایین بیواتانول (به عنوان اکتان افزای بنزین) و بیودیزل (به عنوان روانکار گازوئیل) ندارند.
بنزین و گازوئیل و مکملهای با منشاء پتروشیمیایی آنها گرانترند یا بیواتانول و بیودیزل؟
پاسخ اینست که این سوال، پاسخ قطعی و همه جانبهای که در همه جا و تحت هر شرایطی صحیح باشد ندارد. نه در مورد قیمت های جهانی این محصولات تجاری در بنادر مبداء و یا مقصد (قبل از گمرک) و نه در مورد قیمتهای مصرف کننده (خرده فروشی) این محصولات در کشورهای مختلف با احتساب یارانه ها و مالیاتهای دولتی، حکم واحد و یکسانی نمی توان داد.
قیمت بیواتانول در سائوپائولو برزیل، در بورس شیکاگو آمریکا در بندر رتردام و یا هامبورگ اروپا، در بندر بمبئی هندوستان و یا کراچی پاکستان، و .... یکسان نیست. همانطور که قیمت بنزین هم در این بنادر و در بورسهای دیگر، این کالای تجاری یکسان نیست. قیمت بیودیزل هم در آرژانتین و در اروپا و در اندونزی یکسان نیست. همانطور که قیمت سوخت دیزل (گازوییل) هم در بنادر و بورسهای مختلف جهان متفاوت است.
مقایسه قیمت بنزین برای مصرف کننده در کشورهایی مثل ونزوئلا و عربستان و ایران با یارانه زیاد دولتی یا در کشورهایی مثل ترکیه و نروژ با مالیات های سنگین دولتی با قیمت بیواتانول سوختی در همین کشورها هم قابل قیاس نیست. به همین ترتیب است مقایسه قیمت های گازوئیل و بیودیزل در کشور همسایه ایران و ترکیه.
اما چند حکم کلی می توان در این رابطه مطرح نمود:
چرا بخش خصوصی کشور برای تولید سوخت های زیستی سرمایه گذاری نمیکند؟
ریشه یابی این معضل اساسی که منحصر به سرمایه گذاری بخش خصوصی در زمینه تولید سوختهای زیستی نیست را به زمان و شرایط مناسب خود واگذار می کنیم و در اینجا تنها به ذکر چند نکته مهم در این رابطه کفایت می کنیم.
البته ، ذکر این نکته هم در خور توجه است که اقدامات و تلاش های پراکندهای توسط بخش خصوصی در طی سالهای اخیر برای تولید سوخت زیستی صورت گرفته که به علت فراهم نبودن کلیه شرایط لازم، به نتیجه مطلوب منجر نشده است.
نظرات نهادهای ذیربط در جمهوری اسلامی ایران در مورد جایگزینی سوخت های مایع فسیلی و افزودنی های مربوطه با سوخت های زیستی چیست؟
در مجموع، نظراتی که تاکنون از جانب نهادها و مسئولین ذیربط در ارتباط با به کارگیری سوخت های زیستی، بطور مستقیم و غیر مستقیم، به شکل مصاحبه گزارش و یا مکاتبه از اوایل دهة 1380 شمسی تاکنون عنوان و مطرح گردیده است را می توان به دو گروه نظرات مثبت و نظرات مثبت مشروط تقسیم بندی کرد. شاید یک یا دو مورد نظر منفی هم، در حد حاشیه نویسی یک مکاتبه اداری در این میان یافت شود. تعداد موارد بسیار زیاد است و لذا از میان آنها صرفاً به چند مورد اشاره می کنیم ، که بعضی علاوه بر اعلام نظر به مرحله اقدامات اجرایی هم رسیده است.
آیا به اندازه کافی کار مطالعاتی و کارشناسی در زمینه تولید و مصرف سوخت های زیستی در ایران انجام شده است؟ نتیجه این کارهای مطالعاتی و کارشناسی چه بوده است؟
علاوه بر کارهای کارشناسی متعددی که منجر به تصمیمات و گزارشات و نظرات عنوان شده در بند 13 گردیده است، مراکز مختلف دانشگاهی، پژوهشی مهندسی و اجرایی کارهای مطالعاتی و کارشناسی متعددی در زمینه سوختهای زیستی در جهان و در ایران، از نظر تأمین مواد اولیه و فرآیند تولید از نظر مسائل زیست محیطی و اقتصادی و اجتماعی و از نظر فنی در ارتباط با به کارگیری این سوخت ها در خودرو انجام دادهاند، که نتایج حاصل از مطالعات و کارهای کارشناسی اگرچه نه به صورت متمرکز و در یک مرکز مشخص، اما به صورت پراکنده و در مراکز موجود است.
بعضی از این مطالعات و کارهای کارشناسی به سفارش نهادهای ذیربطی همچون وزارت نفت / شرکت ملی نفت ایران، شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی ایران، سازمان بهینه سازی مصرف سوخت ایران، وزارت جهاد کشاورزی، وزارت صنایع و معادن (طرح تحقیقات اساسی و مطالعات کاربردی)، وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و ... توسط مراکز و تیمهای دانشگاهی و پژوهشی و مهندسی به انجام رسیده است. در حالیکه تعداد زیادی از این مطالعات و کارهای کارشناسی به صورت خود جوش در دانشگاه ها و پژوهشگاههای کشور انجام گرفته و منجر به تدوین پایاننامههای متعدد کارشناسی ارشد و بعضاً دکتری هم گردیده است.
البته ، همه موارد فوق به این معنی نیست که به قدر کفایت در این کشور کارهای مطالعاتی و آزمایشگاهی و پایلوت و کارشناسی در زمینه سوختهای زیستی صورت گرفته است، بلکه از این لحاظ از کشورهای پیشرو در این زمینه بسیار بسیار عقب هستیم و هنوز راه درازی را در پیش داریم. لیکن به جرات می توان گفت که از نظر علمی و فنی و جنبههای دیگر مطالعاتی و کارشناسی به مراتب از صحنة فعالیتهای سرمایه گذاری و اجرایی و برنامه ریزی و قانونگذاری و ... جلوتر هستیم و ابزارهای لازم برای شروع فعالیت های اجرایی در این صنعت را به اندازه کافی در اختیار داریم.
آیا برنامه های توسعه ای در زمینه سوختهای زیستی مختص به کشورهای پیشرفته و یا کشورهای واجد شرایط ویژه ای است؟
البته، کشورهای پیشرفته صنعتی و اقتصادی و کشورهایی که واجد شرایط و مزیتهای ویژهای برای توسعه سوختهای زیستی هستند (مثل کشور برزیل) از امتیازات خود در این زمینه بهرهبرداری بهتری نموده و در نتیجه در زمینه توسعه سوختهای زیستی از پیشرفت به مراتب بیشتری نسبت به کشورهای دیگر برخوردار شدهاند.
اما این واقعیت به معنی این نیست که سایر کشورهای جهان از طیفهای مختلف و با شرایط گوناگون نخواستهاند و یا نتوانستهاند برنامهای برای توسعه، تولید و یا مصرف سوختهای زیستی ارائه نموده و گامهایی کوچک یا بزرگ در این زمینه بردارند. از نظر سطح پیشرفت اقتصادی، بسیاری کشورهای همتراز و یا حتی توسعه نیافته تر از جمهوری اسلامی ایران، از ما در زمینه برنامه ریزی توسعه ای و یا مراحل اجرایی به کارگیری سوخت های زیستی جلوتر هستند. کشورهایی را میتوان به وفور در آمریکای جنوبی و مرکزی در آسیای جنوب شرقی و مرکزی و حتی در آفریقا یافت و از آنها نام برد.
از نظر در اختیار داشتن منابع آب و خاک و دیگر آورده های بخش کشاورزی، و در مجموع با توجه به وسعت و شرایط و منابع طبیعی در دسترس کشورها، و از نظر مشکلات کشورها برای تامین غذای جمعیت کشور هم میتوان به تعداد قابل توجهی از کشورها اشاره نمود که آنچنان وضعیت مطلوب و مناسبتری از کشور ایران ندارند. بعضی از این کشورها حتی به علت ناامیدی کامل از امکان توسعه تولید سوختهای زیستی در کشورشان، یا به سرمایهگذاری در کشورهای تولید کننده سوخت های زیستی روی آوردهاند و یا برنامه های توسعه مصرف / جایگزین سوخت های زیستی خود را با اتکا به واردات این محصولات از کشورهای دیگر ساماندهی می کنند. بعضی نیز از جمله کشور چین، منابع محدودشان برای سیر کردن جمعیت عظیمشان را بین غذا و انرژی تقسیم کرده و به هر دو اهمیت میدهند.
حتی کشورهای نفت خیز و کشورهای عضو اوپک راهم به طور کامل نمیتوان مستثنی کرد و گفت چون نفت دارند نیازی به سوخت های زیستی احساس نمیکنند. حداقل میتوان از چند کشور صاحب منابع عظیم نفتی با برنامه ای توسعه ای برای سوخت های زیستی نام برد.
اگر علاقمندید لیست بلند بالایی از این کشورها را در اختیار داشته باشید میتوانید به شماره های گذشته نشریه اتانول، که توسط انجمن تولیدکنندگان اتانول ایران منتشر میشود و از طریق وب سایت آن انجمن (WWW.EPA-IRAN.IR) هم قابل دسترسی است، نگاهی بیندازید.
آیا تولید سوخت های زیستی در ایران اقتصادی و قابل رقابت هست یا خیر؟ و آیا بازار داخلی و بازار صادراتی مناسبی برای سوخت های زیستی تولیدی کشور وجود دارد؟
قیمت تمام شده سوختهای زیستی مایع در ایران نیز، مثل سایر کشورهای جهان از سه بخش اصلی تشکیل میشود:
بدترین شرایط از نظر رقابت پذیری را، نه تنها در مورد سرمایه گذاری برای تولید سوخت های زیستی، بلکه در تمامی رشته ها و تمامی تولیدات صنعتی هزینههای مرتبط با سرمایه گذاری ثابت دارد. پس نتیجه می گیریم اگر هر سرمایه گذاری دیگری در هر رشته صنعتی و برای تولید هر محصولی بتواند از نظر هزینه های مالی تأمین سرمایه رقابت پذیر باشد، تولید سوخت های زیستی هم این شرایط را خواهد داشت. البته انتظار می رود، دولت با اختصاص تسهیلات کم بهره به این رشته صنعتی، از تولید سوختهای زیستی در کشور حمایت نماید.
از نظر هزینه مواد اولیه اصلی و جانبی تولید سوخت های زیستی که ممکن است تا 75 درصد هزینههای عملیاتی تولید را شامل شود، بسته به مواد اولیه اصلی ضایعاتی بودن یا نبودن مواد اولیه اصلی، تولید داخل و یا وارداتی بودن مواد مصرفی، مزیت خاص مواد اولیه مصرفی در ایران، و .... این بخش مهم از هزینه های تولید می تواند در ایران رقابت پذیر باشد یا خیر.
از نظر سایر هزینه های تولید، بویژه هزینه انرژی، حداقل تا سال های آینده قابل پیش بینی، ما از مزیت خوبی برخوردار خواهیم بود، و از نظر هزینه نیروی انسانی هم، حداقل نسبت به کشورهای اروپایی و آمریکایی دارای مزیت می باشیم.
در مجموع باید برای تولید هر سوخت زیستی مشخص، از هر ماده اولیه مشخص در هر منطقه از کشور بسته به ظرفیت تولیدی مورد نظر، و با توجه به نحوۀ هزینه تامین سرمایه مورد نیاز قیمت تمام شده را محاسبه نمود و اقتصادی بودن یا نبودن آن تولید مشخص را مورد بررسی قرارداد.
این نکته را نیز باید توجه داشت که به علت شرایط ویژه جمهوری اسلامی ایران و منطقه / کشورهای همسایه، هم قیمت فروش داخلی و هم صادراتی برای هم سوخت های زیستی تولیدی (با توجه و در مقایسه با موارد مشابه و جایگزین های وارداتی) از قیمتهای محصولات مشابه در بورس های جهانی در مناطق دوردست بیشتر است و هم بیشتر محصولات جانبی قابل تولید همزمان با سوخت های زیستی (از جمله DDGS یا به عبارتی، مکمل خوراک دام با پروتئین بالا، که در کنار تولید بیواتانول از غلات بهدست میآید) قیمتشان در بازار ایران از قیمتهای جهانی این محصولات بالاتر است.
نکته دیگر اینکه از نظر عرضه و تقاضا میزان نیاز کشور به بیواتانول سوختی برای اجرای برنامه بنزین E5در بخشی از کشور و در بخشی از بنزین مصرفی کشور، از ظرفیت قابل احداث برای تولید بیواتانول سوختی در 5 تا 10 سال آینده در کشور به مراتب بیشتر است. در مورد اجرای برنامه سوخت دیزل B2، یعنی حداقل درجه اختلاط بیو دیزل در گازوئیل یورو 4 برای حصول روانکاوی مورد نیاز، نیز شرایط مشابهی وجود دارد.
کشورهای همسایه ما نیز اکثراً تشنۀ عرضۀ سوخت های زیستی از بازارهای مجاور خود، بویژه ایران میباشند. حداقل در مورد ترکیه و عراق و افغانستان، تا کنون این تقاضا به وضوح قابل تشخیص می باشد.
به طور کلی، با توجه به اینکه بازار مبادلات جهانی سوخت های زیستی بیش از 10 درصد تولید جهانی این محصولات با ارزش را تشکیل نمیدهد، می توان نتیجه گرفت که تولید کنندگان عمده، تولیدات خود را نیز مصرف میکنند و نمی توان به واردات سوخت های زیستی برای تأمین نیازهای کشور دل خوش کرد.
1- Methyl TertButyle Ether
2- Ethyl Tert-Buthyl Ether